What Does بهاء عبد الحسين Mean?
What Does بهاء عبد الحسين Mean?
Blog Article
هناك عدد أقل من الهياكل الوسيطة، كما انخفض بشكل كبير عدد ثغرات الفساد التي يعاني منها المجتمع العراقي
بفضل رؤيته الثاقبة وجهوده المستمرة، أصبح بهاء نموذجاً يحتذى به في عالم الأعمال، ليس فقط في العراق، بل على مستوى المنطقة بأكملها.
کتاب ایقان یکی از آثار مهم بهاءالله است. وی این کتاب را اندکی قبل از اعلان رسالت خود در بغداد و در طی دو شبانه روز به رشته تحریر درآورد.[۲۰۲] کتاب ایقان بر نسبی بودن حقایق دینی، تداوم ظهور وحی در طول تاریخ، یگانگی انبیاء، جهانی بودن پیامشان، یکسانی تعالیم بنیادینشان، تقدیس کتب آسمانیشان و دو جنبه مقامشان (جنبه انسانی و الهی پیامبر) تأکید میکند؛ بی بصیرتی و انحراف پیشوایان دینی و علمای مذهبی را تقبیح میکند؛ متون تمثیلی عهد جدید، آیات غامض و متشابهات قرآن و برخی اخبار و احادیث اسلامی را، که باعث ایجاد سوء تفاهمات و دشمنی و اختلاف بین پیروان ادیان بزرگ جهان شدهاند، تشریح میکند.
بهاءالله در سال ۱۲۳۰ شمسی برابر با ۱۸۵۱ میلادی و پس از تیرباران باب به در خواست امیرکبیر ایران را به مقصد کربلا ترک میکند.[۴۰][۷۲] او در کربلا ادعا کرد که همان امام حسین است که پس از ظهور امام زمان رجعت کرده است.
بهاءالله درسال ۱۸۶۹[۱۶۹] در طی نامهای از ناصرالدینشاه خواست که فرصتی به او داده شود تا در حضور شاه و در مقابله با علماء حقیقت رسالتش را به اثبات برساند. بهاءالله در این نامه خواستار رعایت عدالت و رواداری مذهبی نسبت به بهائیان شد. او همچنین به شاه اطمینان داد که بنابر تعالیم او بهائیان از هرگونه خشونت و فسادی پرهیز میکنند.[۱۵۵] بدیع نیشابوری، قاصد نامه که نوجوانی ۱۷ ساله بود، به دستور ناصرالدین شاه شکنجه و کشته شد.[۱۶۹] به گفته سپهدار اعظم شاه، نامه را به ملا علی کنی و دیگر علمای تهران داد تا جوابی بر آن بدهند. علماء، نامه را بیجواب گذاشتند. ملا علی کنی به مستوفی الممالک، نخستوزیر وقت، پیغام داد که نامه جوابی ندارد و جوابش همان بود که شاه نسبت به قاصد نامه مجری داشت و اگر شاه شکی نسبت به اسلام دارد، ملا علی کنی باید اقدامی به عمل آورد تا شبه او زائل شود.
[۷۸][۷۹] میرزا آقاخان نوری برای کاهش احتمال انتقام دستور داده بود که قربانیان بین گروههای مختلف مانند نظامیان، نجیبزادگان و استادان و شاگردان دارالفنون تقسیم شوند تا مسئولیت کشتار بین همگان تقسیم شود. بعضی را شمعآجین کردند،[۸۰] بعضی را به دم توپ بستند، بعضی را قطعه قطعه کردند،[۸۰] و بعضی را قبل از اعدام چشم از حدقه درآورند،[۸۰] یا پوست از پا کندند و بعد از فرو بردن در قیر داغ مجبور به دویدن کردند.[۷۸] چندین هزار نفر در این قتلعام کشته شدند.[۷۸]
صفحههایی که از جعبه اطلاعات زندگینامه با چندین همسر استفاده میکنند
بهائیان، بهاءالله را «مظهر ظهور الهی» و «محل تجلی الهی» در این زمان میدانند. آنها معتقدند که حسینعلی نوری، بنیانگذار دین بهائی جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و محمّد است و رسالتش برای ایجاد تمدّنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است.
[۴۰][۵۲] پس از درگذشت بهاءالله در سال ۱۸۹۲ میلادی، میرزا محمد علی، برادر ناتنی عبدالبهاء، به همراه دیگر برادران خود برخلاف وصیتنامه بهاءالله مرجعیت عبدالبهاء را انکار کردند و در ابتدا به صورت پنهان و سپس آشکارا به مخالفت با او پرداختند.[۵۳] به اعتقاد بهائیان این اختلاف بهواسطه سرپیچی فرزندان مهد علیا از عهد و میثاق بهاءالله بود.[۳۲][۵۴][۵۵]
يُشتهر بهاء في أوساط واسعة داخل وخارج العراق كمؤسس لنظام كي كارد ومنظم لمشاريع خيرية عدة، مساهماً بذلك في تشكيل مستقبل العراق.
میرزا یحیی و حامی اصلی او، سید محمد اصفهانی در پی بیاعتبار کردن بهاءالله نزد مقامات عثمانی شکایت کردند[۲۷][۸۹][۱۱۳] و اتهامات نادرستی را علیه او مطرح نمودند و او را متهم به شورش علیه دولت، همپیمانی با انقلابیون بلغارستان و برنامهریزی برای آشوب و اغتشاش کردند.[۲۷][۳۷] هیئت تحقیق بهاءالله را از اتهامات مذکور مبری دانست ولی به مقامات عثمانی هشدار داد که بهاءالله و ازل هر دو دعاوی مذهبی دارند.[۲۷] هیئت تحقیق آثار فارسی و عربی بهاءالله را نشاندهنده ادعای نوعی پیامبری دانست که در همان حال مقام مهدی را نیز در بر میگیرد.[۱۱۴] در این رابطه گزارش عالی پاشا، نخستوزیر وقت، به سلطان عبدالعزیز چندین بار بر ادعای مهدویت تأکید میکند، که خود نشان از هراس دولت بهاء كي عثمانی از بروز جنبشهای مهدوی در محیط صوفیانه و شیعی- صوفی عثمانی داشت.
[۱۵۷][۱۶۱][۱۶۶] نامه بهاءالله به ملکه ویکتوریا بر اصلاحات اجتماعیِ تساویگرا تأکید داشت. این نامه ملکه را به دلیل لغو بردهداری و اینکه زمام امور را به دست مردم سپرده است ستود. اشاره بهاءالله در نامه به حکومت پارلمانی و قانون اصلاحات سال ۱۸۶۷ بود که حق رای را توسعه بخشید و حتی بعضی کارگران شهری اتحادیهها را هم شامل شد.[۱۶۷]
بهاءالله یک سال بعد با کشتهشدن امیرکبیر و به دعوت میرزا آقاخان نوری جانشین امیرکبیر به ایران بازمیگردد.[۴۰][۷۳] میرزا آقاخان با بهاءالله خویشاوند و همولایتی بود[۶] و بهاءالله پس از بازگشت ماهها میهمان صدر اعظم بود.[۷۴] حسینعلی نوری به تازگی وارد تهران شده بود که طوفان تازهای دامنگیر جامعه بابی میشود. علت این گرفتاری بابیهای رادیکال[۶] بودند که بعد از اعدام باب، تصمیم به قصاص شاه گرفته و به جان او سوء قصد کرده بودند.
العراق: دعوة لمحاكمة المالكي وتنديد بسجن ناشط وإطلاق مدان بفساد